من خیلی از اینور اونور شنیده بودم که میگن طرف تازه به دوران رسیدس ولی خودم ندیده بودم ولی حالا خدا این لطف رو به من کردو یکی از این تازه به دوران رسیدهای عزیز همکلاسیمه .
از همه چیزو همه کس متنفره خیلی هم کم پیش میاد از کسی خوشش بیاد که در اونصورت عاشقشه ... همه چیرو با یه نگاهه تمسخرامیز نگاه میکنه که انگار اونطرف یه برده ی سیاه افریقاییه یا مثلا یه سوسکی که داره از دیوار بالا میره.
احساس کاذب بیش از اندازه کیوت بودن می کنه .. اولین سوالی که از کسی که تاحالا ندیده و دیده یا تعریفشو شنیده اینه که خونتون کجاس؟ اون روز دختره بهش میگه که رکسانا رنگ پوست خودته یا چیزی زدی رکسانا~> نه عزیزم پنکیکم برنزس مارکشم اتود
تیکه کلامشم عزیزمه
خالی بندیم که دیگه هیچی نگو ... میگه من سوگندو خیلی دوست دارم چون هر وقت منو می بینه ازم تعریف می کنه .... اسطوره ی زیبایی و دلاوری تو زندگیش داداششه که من می تونم به جرات بگم خودم شنیدم که هر دفعه قدایه متفاوتیو بهش نسبت داده داداشم اینجوری داداشم اونجوری...تا پز دکمه های شلوار باباشم میده یا مثلا شوهر خاله ی عمه ی دایی م بنز اس ال داره یا خواهرم تو یه مغازه تو جهان کودک کار میکنه که دکمه های لباساش طلاس
اون روز داشت تعریف میکرد که اره جوجو یه بوت دیدم خیلی خوشگل بود خیلی ( تا جایی که می تونست تعریف کرد) ۲۵۰ هزار تومن مفتا مفت فقط یه سگک داشت خزش کرده بود رکسانا جان عزیزم فهمیدیم پول براب شما اهمییت نداره .
اینو همین جوری گفتم ولی من اینقدر ادمارو دیدم که چیزایی که دارنو هیچ وقت به رخ اینو اون نکشیدن ولی خب بر عکسشم خودتون دارید ملاحظه می کنین دیگه.
خودت که میدونی قضیه ش چیه :(( جالب بود جوجوی خودم:*