چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

من عجب حرام شدم!

این چه حسیه؟! من بزرگ شدم   

باورم نمیشه اما من بزرگ شدم خدایاااااا! 

باورم نمیشه ٫ چیرایی که کوچیکتر بودم و واسم ارزو بود و بهشون فکر میکردم الان دارمشون ٫دارم باهاشون زندگی میکنم با همشون.

چیزایی که تا دیروز می سوزوندم اما امروز که بهشون فکر میکنم خندم میگیره. 

ولی من بزرگ شدم اونقدر بزرگ شدم که خودم از پس کارای خودم بر بیام.  

اما من عجب حرام شدم.

نظرات 1 + ارسال نظر
ارسلان جمعه 27 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:21 ق.ظ

جوجو.... میس یو...

عنوان پستت خیلی خوب بود..!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد