چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

کی با تو بود!

حس نوشتنم خشک شده ! 

به یک رابطه ی مخوف بین خودمو خدااا پی بردم !! 

اراس طی یک حرکت جنتلمنانه بهم گفت نمیتونی بیای تو کوچه لازم نکرده پشت فرمون بشینی (: من فَخَطْ نگاش کردم چون خواب بود منم هیییییی اراس اراس بپاش ٫به هر حال این رفتارشو توجیح نمیکنه؟! میکنه؟! 

بعد مسافت ماشین تا خونه رو که داشتم میدوئیدم دیدم یه سیاهی گوشه کوچه چنبره زده تا کمر خم شده با سرعت نور داره بستنی میخوره٫ در اینجا لازم به ذکر است که ماه رمضان را  پاس بداریم . ( خوشم میاد همه روزه هاشونو میگیرن .)  

*پریشب خواب امیلی روووووو دیدم فک کن چقدر دوسش داشتم ٫ با هم دوست شده بودیم .هی میگفت جوجو من عاشقتم میمیلَم برات منم میگفتم بس کن امیلی دهنتو ببند  اونم وایمستاد منو نیگا میکرد ((:یکی از کنسرتاشم من براش اجرا کردم  

* حال ناخن امم خوبه سلام دارن خدمتتون٫ اینقدر جویای احوالشون هستین! فرستادمشون سفر هر ده تاییشونو تا حال و هواشون عوض شه ناخُنای پامو نگه داشتم فقط ٫ گفتم شاید لازم بشه٫ اونام هی نق میزنن که چرا فرق میزازی ٫ اینام دیگه دُم درآوردن برا من (:/ 

*سیاهی داره رو اعصاب من مانور میده!! 

*زن رستم حالم ازت بهم میخوره!!‌

نظرات 3 + ارسال نظر
بین اتویسا و اسوتا اختلاف نظر داریم سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:15 ق.ظ http://miss_blackcherry@yahoo.com

اتویسا خانم با توام هستما بلد نیستین سوار نشین(با خنده )<<<<این جمله را اراس زمانی گفت که قبلش به جوجو گفته بود...
راستی چرا منو با خودت پیش امیلی نبردی؟؟؟؟ :(((( من تورو اقیانوس بردم پیش نهنگا !!! برام پا دوچرخه میزدی یادت رفته؟؟؟؟
راستی ی ی ی......اون زن رستم عجب دافی بودا !!! خودمونیم :))

MoHa سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:16 ق.ظ

سیلام ;)
خوب اینی که می گی خوبه ولی نه همیشه، بعضئ وقتا لازمه که وایساد تو رویه طرف فوشم داد ??-:
اخه خوب شاید سیاهی هواسش نبوده که روز گرفته :دی
به امیلی هم خودت بشین فک کن من کارایه مهم تری دارم :پی
همیجوری که داره مانور میده خفتش کن پول بگی ازش ;)
من از این سهراب پسر رستم بدم می یاد ??-:

خفقان! چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:49 ب.ظ

حیسام قفونت بشه با این کی با تو بودت...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد