چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

Me

تعادل چیزیه که اصلا توی من تعریف نشده ...یه ساعت از یه چیزی خوشم میاد یه ساعت بدش حالم از اون بهم میخوره ...الان از شدت عصبی بودن میخوام دیوارو گاز بگیرم  ...دنونامو بهم فشار میدم اینقدر که فکم درد میگیره٬ تحمل کردنم کار حضرت فیلِ):

اینقد عصبی بودم همه حرصمو سر ناخنام خالی کردم گلاب به روتون ریدم بهشون |:همون کاریو که با موهام کردم با ناخنمامم کردم دست خودم نیست یه دفعه این حس میاد و وقتی میره که من یه گند اساسی زدم و جای جبران باقی نمونده  میزاره میره

بعضی وقتام حرصمو سر وسایلم خال میکنم همه رو پرت میکنم وسط اتاق با تمام انرژیم بعد میشینم کنارشون و گریه میکنم مثل کسی که سر قبر عزیزش گریه میکنه 

گوشیمو هفته ایم به شارژ نمیزنم یا نیست یا گم شده باید یه مدتیو دنبالش بگردم زیر تخت زیر پتو کلا استفاده بهینه م ازش اینه که به عنوان ساعت کوک کردن ازش استفاده میکنم نه کسیو دارم که بهم زنگ نه اس ام اس بده نه میخوام داشته باشم بعضی دوستامم که بهم لطف دارن اوصولا من باتاخیر چند ساعته یا چند روزه جواب میدم ٬کلا تو خلا زندگی میکنم نمیدونم چی میخوام دمدمی مزاجم |: ...سردم خیلی سرد. 

امروز رفتم دانشگاه بالاخره اولین روز بعدِ سال نوِ که دوستام ( البته من دوست صمیمیی ندارم همه در حد سلام و احوالپرسی و سر کلاس باهم بودن) رو میبینم همه با هم ماچ و بوسه و بغل

من فقط به یک دست دادنِ خشک و خالی اکتفا میکردم و تبریک میگفتم اصلا اجازه نزدیک شدن نمیدادم بعضی هارم که میدیدم خودمو میزدم به ندیدن :پی

 من عین برج زهرمار میرم عین برج زهرمارتر برمیگردم نه اینکه بگم دوس دارم مثل اونا باشم نه ولی ای کاش یکیو داشتم باهاش راحت بودم همو میفهمیدیم باهم بیرون میرفتیم قدم میزدیم قهوه میخوردیم خدایا شکرت که از اینم محرومم (:

حوصله ی جنگ و دعوا ندارم اصلا خوشم نمیاید ارامش و دوست دارم اهل دعوا کردن نیستم حرفم را به کسی زور نمیکنم از اجبار متنفرم همیشه ام گفتم نظر هر کس محترمه اما اگه حرفی نمیزنم دلیل بر این نیس که هم عقیده ایم دلیل به این نیس با یه دیدگاه به زندگی نگاه میکنیم نه!

نظرات 1 + ارسال نظر
MoHa چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:49 ق.ظ

خوانده شد :پی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد