چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

هان؟!

راست راه میروم میگویند چرا راست راه میروی 

کج راه میروم میگویند چرا کج راه میروی 

راه نمیروم میگویند چرا راه نمیروی 

پس بگدار هر جور دوست دارم راه بروم تا آنها هم هر جور که دوست دارند فکر کنند!

نظرات 1 + ارسال نظر
اتویسا پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:18 ق.ظ

تو بیا رو چشای من راه برو نفسم X:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد