چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

چراغ هارا من خاموش میکنم

سالهایی که گذشت سالهای شادی نبود,بیشتر ایام رنج میبردم , به امیدی که زندگی طوری شود که دوستش میدارم

یک عدد موشی

یک عدد موشی گم شده  ):   اخرین باری که دیده شده زیر تخت بوده ):

از دوستان عزیز عاجزانه تقاضا دارم یه محض پیدا کردن موشی انرا به نزدیکترین صندوق پستی بیندازند و خانواده ای را از نگرانی نجات دهند. 

نشانه های امید

تا لحظاتی دیگر امتحان داریم هیچ نخوانده ایم ولی امید چیز دیگریست .

خس وخاشاک خودتی ٫خر و خاکی خودتی

خدااااااااااااااااااااااااااا٫  

نکن با من اینجوری)): ٫ من الان مشکوک به خود کشی ام ! 

از در و دیوار داره میباره ٫ خدایا فکر کردی من چقدر ظرفیت دارم ؟ 

دیروز طی یک حرکت انقلابی نصف  جلوی ماشین توسط بنده به فاک رفت هر چند مقصر بنده نبودم و یک از خدا بی خبر بود که از صحنه ی ارتکاب جرم فرارکرد و منو با کوله باری از گریه باقی گذاشت ولی حرکت جنتلمنانه ی پدرم مرا غافلگیر کرد فدای سرت دخترم همین که برای خودت اتفاقی نیفتاده برای من ارزش داره . 

امروز یک پک گران قیمت در دستانم به دو قسمت تبدیل شد دیگه واقعا تعادلم رو از دست داده بودم بطوریکه خودزنی میکردم و اراس منو از دستان خودم نجات داد مگر نه الان در پزشکی قانونی میبودیم .

 واقعا این اتفاقاتی که تو این مدت داره برام میافته خیلی داره اذیتم میکنه|: اون از دزدیده شدن وسایلم که خدا میدونه چقدر برام عزیز بودن اون از تصادف اون از لپ تاپ و پک و سهیلا و ...   

الان از بنده شیش تا چشمو چهارتا قل هو الله و نه تا ایت الکرسی اویزونه که شاید این بلاها از بنده دفع شه .

من دیگه به همه چی شک دارم! |:

مرگ بر دیکتاتور

 در این روزها به واسطه ی نیروهای داخلی( مادر ٫پدر گرامی ) محبوس شدم و اقدام هر گونه حرکتی از بنده سلب شده که نکنه نکنه در این درگیری ها خدشه ای بر بنده وارد شود :| 

الله اکبرررررررررررررر

هی

وقتهایی هست که دنیا با همه ی بزرگیش برای ادم مثل قبری تاریک و تنگ میشه و همه ی هوای دنیا نمیتونه جلوی خفگی ادمو بگیره 

یک هفته غیبت و نبودن من باعث شد که یک هفته ی جنجالی رو از دست بدم وهمچنین با مصادف شدن افتادنم از پله ها و در رفتن پام  چند روز جنجالی دیگرم از دست دادم در همین حین بود که اومدم برای تسلی بخشیدن روحم کمی اهنگ گوش بدم که در جا خشکم زد ٫وقتی به خودم اومدم که دیدم لپ تاپم تو دستمه و کلید F4 از ریشه و بن کنده شده و از صحنه ی روزگار محو شده بود و کلید U به طرز نامحسوسی کج جا خورده بود  ... 

 |:|:

جواب لازم نیست٫ زحمت نکشید!

وقتی٫نه پایی برای رفتن هست 

نه شعری برای سرودن 

نه شوقی برای رسیدن! 

باور کن 

که زندگی٫اینده٫موفقیت همگی بازی الفاظند٫ همین!!! 

 

خدایا خودت میدونی چقدر منتظر این دو روز بودم ( امروز و فردا ) ولی حالا چه فایده؟!! 

و خدایا٫ تو میدونی چه پاک و بی الایش دوستش داشتم !

جینگولممممممممممم

علاقه ی من به فیلمای ترسناک کار دستمون داده هر چند وقتی میخوام ببینم اولین کاری که میکنم جینگولو میندازم بیرون ولی بازم بچه تحت تاثیر قرار گرفته شبا یه دفعه میاد تو صورت من تو تاریکی صداهای ترسناک در میاره یا مثلا از یه جا اویزون میشه زل میزنه بهت یا یه گوشه دیوار وایمیسته موهاشم میریزه تو صورتش بدو بدو میاد طرفت ...

فیوچر

با نگاهی به اینده درست بشنویم.

هر دم از این باغ بری میرسد...

خواب برایش وقتی باقی نمیگذاشت که صرف عشق اش کند .

سرچینگ

این روزها  چیزی در خودم پیدا کرده ام به نام وسواس...

خزووو

‌از دور داره میاد کلی تو قیافس یقه ی پیرهنشم بازه ... تو شیشه یه نگاه به خودش میندازه نیشش باز میشه ٫به دوستش میگه  : احساس میکنم شبیه برد پیت شدم... (‌صدای خنده ... )

سعادت در شهادت

دلم میخواست یه کاره ای می بودم تا خدمت این مردای چشم چرون بوالهوس می رسیدم . 

همه ی کاراشون رو میکنند ودر اخر یه اسم مردی میذارن تا در پوشی باشه برای همه ی کرده هااا و نکرده هاشو ن . 

جدیدن یه کتابی خوندم که جو گیر شدم ٫ یه حس بدی پیدا کردم نسبت به مردا ! 

 

در ضمن امروزه متوجه این موضوع شدم که شهادت سعادت میخواهد . ممنون از دوست عزیزی که این موضوع رو به من یاداوری کرد.((:

اهن اهن

دستام از این که هست تنها ترم میشه دروغ بگو بازم ٫دروغ بگو بازم ٫من باورم میشه...

سوال تخصصی؟!

چرا۹۰ ٪ مردان گرامی هنگام رانندگی ودر ترافیک دستشان را تا ارنج در بینی شان کرده و حرکت دورانی انجام میدهند؟! 

 واقعا احساس میکنند کسی نمیبینتشون؟

ش ا د م ه ر

میخوام برم پای ندارم ٫ پای دارم جای ندارم ٫ جای دارم نای ندارم. 

برگرفته از مادربزرگ جان . 

 

شادمهر جان من واقعا متاسفم.

نیایش

پروردگارا٫ 

نکن با من بازی !

رکب

طی دو ساعت گذشته ۲ ضربه ی مهلک کاری از دو نفر که ازشون هیچ انتظاری نداشتم خوردم٫ باشد که اطرافیانمون رو خوب بشناسیم .

اندیشه

نمیدونم چرا سر کلاس اندیشه اسلامی انقدر متحول میشم! تا چند ساعت بعد هم اثرات خودشو داره ...

ایندیانا جونز

واقعا ادم چی میتونه بگه  وقتی یه بچه ی ۲ ساله بیاد بگه من ایندیا جونزم!

گلدون

ـــبهرام باید برقصه ٫ بهرام باید برقصه  

ـ نمیشه نرقصم فیگور بگیرم  

(((((((:   اینو وقتی توی بازی سوخت گفت ٫ واااای فک کن 

 

قد: ۱۶۰  ٫کتونی سبز با بندای زرد ٫ پراید ایران ۳۳ (کیسه های روی صندلی هاشم نکنده)  ٫ مو قشنگ ٫ تو قیافه ٫ هیکل هرکولی ٫ گلدون٫ بازو ملوان زبلی ٫ عضله ،تی شرت که نیمشه گفت نیم تنه (((:  از دور فقط دو تا بازو معلومه((:

اه اه حالم بهم میخوره از این هیکلا و قیافه ها ایییییییییییییی  

البته قصد توهین ندارم نظر شخصیه منه شاید باشن کسایی م که خوششون بیاد ((=  

  نظرات  : 

ـــ این مدل هیکل مخصوص بچه های پایین شهر و کرجه 

ـــ این با امپول خودشو اینجوری کرده اااا! 

ـــ ... رو ببین چجوری لباس پوشیده٫ خواستم یکی بخوابونم زیر گوشش  

انالله و انا الیه راجعون

میدونم سخته پژمرده شدن گلی را از نزدیک دیدن٫ به قول یارو گفتنی سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز ولی فعلا که به فاک رفت . 

برای شادی روحش یک دقیقه سکوت . 

در گذشت مرحوم مغفوره ۶۲۷۰ را به تمامی عزاداران تسلیت میگویم .  

بدین وسیله مراسم بزرگداشت این بزرگوار در مسجد الرضا واقع در میدان نیلوفر برگزار میشود

هزینه مراسم سوم و هفتم خرج امور خیریه میشود . 

از طرف جوجو ٫... 

                               روحش شاد و یادش گرامی .

مشکوکم به تو!

میگم خدا اگه میخواد به ادم یه چیزی بده خوبه که اول جنبشو بده بعد خود اون چیز رو . 

قابل توجه بعضیا ! 

عنوان ربطی به مطلب نداره.

ازمایشگاه فیزیک

استاد:خانم عمادالدین علیزاده؟ 

ــ بله؟!

از جلوی چشمام گم شو

از این موبایل چیزیم مهم تر تو زندگیت هست؟! 

نمیدونم پیش خودش چی فکر میکنه یا چه جوری توجیح میکنه خودشو؟! خیلی اخلاق مزخرفی داره فقط فقط خودشو میبینه٫ دیگه داری حالمو بهم میزنی! فکر میکنه کیه؟! چون بزرگه دیگه فکر میکنه که همه چی تمومه  هر کار دلش میخواد میکنه .

    

نمیدونم ٫ من خیلی سخت میگیرم تو همه چیزحتی یه چیز کوچیکم بزرگش میکنم ( خوب نیست اصلا به شما توصیه نمیکنم.) 

به نظر من ادما مسئولن در برابر کارا یا حرفایی که میزنن ٫ همین اینا نشون دهنده ی خیلی چیزاس. خیلی استرس دارم اذیتم میکنه ولی من نمیتونم از کنار اینا راحت رد شم نه این هر چیز دیگه٫ پر استرسم شاید نصفشو دادم یه ... 

 

دیگه دارم خسته میشم . 

جوجو: خسته شدم از این همه بی کسی 

اسوتا: این همه تنهاییو دلواپسی ٫ دل واسه دیدار ... حالا به دیدارم بیا هر روز هفته... 

تنظیم و اهنگ ساز: حمیرا . 

میووو

ــ بییپ

جینگول : هییییییییییییییییییییی به بابا میگم چی گفتی 

ــ چیزی نگفتم که٫ سوسک رو ببین رو دیوار 

جینگول: کو؟! 

ــ اوناهاش الان میفته رو سرت 

 

چند وقتیه این کلمه ی زشت و زننده به طرز شگفت انگیزی بر سر زبانم افتاده

میدونم خودم |: 

فحشو که همه بلدن اما بعضیا فکر میکنن فحش دادن کار جالبیه البته در بعضی مواردم مقتضای سنه در هر صورت نه من اهل فحش دادنم نه سنم مقتضای همچین چیزیه نه چیزی دیگه ولی این موضوع اذیتم میکنه .

در دل خسته ام چه میگذرد؟!

دیگه نمیدونم چیکار کنم .  

 

چه لازم است بگویم  

 که چه مایه میخواهم ات؟! 

 چشمان ات ستاره است و  

دل ات اشک .  

 

یک  نفس اگر مرا به حال خود رها کنی  

ماهی تو جان سپرده روی خاک .

 چی شد٫ شد فریدون شاملو  نصفش شاملو نصف دیگه اش فریدون مشیری .

ازمایش

ــ وا چرا قیافتو اینجوری میکنی؟ 

جوجو: اخه دردم میگیره 

ــ من که هنوز نزدم  

جوجو: دارم خودمو اماده میکنم  اروم بزنیداااااااااااا 

ــ باشه اگه تکون نخوری منم اذیتت نمیکنم 

جوجو: باشه ( پاهامو به زمین فشار میدم ) واااااای سرنگ به این گندگی شما که با این سرنگتون نصف خون منو تو شیشه میکنین که 

ــ نترس٫ ناشتایی دیگه؟! 

جوجو: جااان؟ بله بله ٫ فقط مسواک زدم ایرادی که نداره؟! 

ــ دستتو مشت کن 

( چشمم میخوره به اراس که بالای سرم وایستاده نیشش بازه) 

جوجو: منو نگاه نکن اراس  ( چشمامو بستم رومم کردم اون طرف اماده ی جیغ زدن بودم  

ــ تموم شد ٫ ولی اینقدر که اخم کردی درد نداشتا   

جوجو: ممنون 

ــ یه کم بشین بعد پاشو.

(خب چیکار کنم من از بچگی مشکل داشتم با امپول و خون دادنو اینا . )  

از بیمارستان تا خونه دستمو گرفته بودم احساس میکردم اگه ولش کنم درد میگیره 

اراس: جوجو دستتو اینجوری گرفتی شبیه دست فلج اا شده  

جوجو: خب درد میکنه  

  

به نسی گفتم باید بیاد عیادتم واسمم کمپوت اناناس بیاره مارکشم Dole باشه ٫ نسی میگه مریض به این پررویی ندیدم تاحالا٫ میگه من برات کمپوت گلابی میارم  میخوای بخوا نمیخوایم غلط کردی مگه دست Toe باید بخوای اخه امی هم میخواد کمپوت گلابی بیاره

 

در اخر~> 

 خدا همه ی مریض هارو شفا بده ( الهی امین )

 

 

نه شرقی نه غربی

 نمیدونم چرا اینجوری میشه٫ دیگه خودمم کم کم داره باورم میشه که بدشانسم !  

سفید پپری ام به فاک رفت اونم به طرز باور نکردنی ای :) حالا من موندمو یه مشت خاطرات ٫ اااااااااااارررر ٫ پپری کجاییییییییی؟! 

اراس جدیدنا خیلی رو مخ منه٫هان؟!  نمیدونم چرا اینقدر پیشی رو اذیت کردن حال میده ولی دلم بعضی وقتا براش میسوزه اخه پیشی رو خیلی دوست دارم . 

اصلا حوصله ندارم... شاید به خاطر حرفای دکتره اخه از وقتی فهمیدم این چند شب همش دارم خواب اونارو می بینم همه چی امروز معلوم میشه... 

چی بگم نا گفته هام قد یه دنیاس !

ادامه مطلب ...

در حد من نیستی!

این چند روز چقدر خسته کننده و مزخرف بود من با خودمم قهر بودم چه برسه به بقیه ٫اراس که همش رو اعصاب من بود ٫ با امی ام که روابط تیره بود البته تقصیر خودش بود٫ امی دلم برات اندازه دل مورچه شده ٫ امی وقتی تو باهام قهری انگار همه دنیا قهرن .  

با این گندی هم که به امتحان فیزیکم زدم اعصابم از حالت نرمال خارج شده٫ همش تقصیر اون مرتیکه ی کچله بیییییییییییییییییییییییییییییییییییییپ! ایشالا بترکه . 

اون روز حوصله ام سر رفته بود اهنگ هندی گذاشته بودم گیر داده بودم به جینگول که باید عربی برقصی اینقدر گیر دادم نزدیک بود گریه کنه .

جدیدنا چقدر قلبم درد میگیره. اتاقم چقدر سرده٫ اخه بابا بخاری برقی اتاقمو داده به افقانیا میگه گناه دارن( ایکونی که داره به این فکر میکنه یعنی افقانیا بیشتر از من گناه دارن؟! ) سعید میگه جوجو افقانیا رو اون بخاری تخم مرغم می پزن .چی بگم خب؟! زیاد که بهش فکر میکنم هنگ میکنم. 

مزخرف

ااااه امروز چه روز مزخرفی بود٫ چرا اینجوری شد؟! همیشه همینه ٫ همشون همینن 

بازم خورد تو ذوقم ٬ من از بچگی بد شانس بودم  

 اراس میگه این اخلاق مسخرتو بزار کنار ٫ ولی اراس که تو دل من نیست  

امی میگه مهم اینه که خودت دوسش داری ٫ ولی امییییییی تو که میدونی . 

همه ی شکلاتام تموم شد امی کجایی؟! من ریتر اسپرت زرد میخوام

من عجب حرام شدم!

این چه حسیه؟! من بزرگ شدم   

باورم نمیشه اما من بزرگ شدم خدایاااااا! 

باورم نمیشه ٫ چیرایی که کوچیکتر بودم و واسم ارزو بود و بهشون فکر میکردم الان دارمشون ٫دارم باهاشون زندگی میکنم با همشون.

چیزایی که تا دیروز می سوزوندم اما امروز که بهشون فکر میکنم خندم میگیره. 

ولی من بزرگ شدم اونقدر بزرگ شدم که خودم از پس کارای خودم بر بیام.  

اما من عجب حرام شدم.

اویزون

لعنت به هر چی ادم اویزوونه!! 

اومدن اینجا چترشونو باز کردن ریدن به هر چی برنامه س (‌ایکونی که از فرط اعصبانیت داره می ترکه) 

نمیدونم واقعا الان چه جوری دارم خودمو کنترل میکنم ٫از حرص رنگ صورتم به بنفش میزنه .  الان من باید کجا باشمو کجام .  

ای کاش حداقل ... داشتم تا به همشون میفهموندم. از همشون بدم میاد .

به اراس میگم بیا ۲تایی بریم اینا رو ولشون کن اراس میگه نه نمیشه زشته میبینی که چه جور ادمایین ٫ اراس ولی من میخوام برم٬ اراس دلم داره می ترکه

نوید و سعید شما دوتا هم دم دراوردین اومدینو نسازین

واقعا نمی تونم بگم چه حس بدی دارم  

خلاصه ش اینکه یه شبی رو که یه سال منتظر اومدنش بودم قربانی اعتقادات مزخرفه یه سری ادم مزخرفتر از اون اعتقادا شد ٬ حالا باید بشینم سریالای تخیلی تلویزیونو  در کنار اینا ببینم و بخندم به این وضعیت تاسف بار .

دختر و پسر

وااااای این وقت شب تو خیابون؟! یه دختره تنها؟! چه معنی داره؟! 

میخوام برم قدم بزنم ٫هوا بخورم ٫ دلم گرفته اااخه من که دیگه بچه نیستم! 

میدونم عزیزم ولی اولا که تو دختری دوما جامعه ی ما پر گرگه نمیشه٫ ما به تو اعتماد داریم ولی نمیشه به کسی اعتماد کرد ٫وقتی به خاطر چند هزار تومن ادم میکشن دیگه چه انتظاری داری... 

 این حرفارو خیلی شنیدم چه تو فیلما چه تو واقعیت چه تو کتابا ~>  

نمی دونم ایراد از جامعه اس یا از ما ادما؟! شایدم هر دوتاش!! شایدم از بد شانسیه منه که تو همچین جامعه ای دارم بزرگ میشم و زندگی میکنم٫ ولی چرا باید اینجوری باشه؟!  

(  ادامه ی بحث سیاسی شد پس امکان درج ندارد.)

 

من از قانونا سر در در نمی یارم اصلا از قانون خوشم نمیاد ٫از اینکه یکی واسه من قانون تعیین کنه. از ادمایی که بین دختر و پسر فرق می زارن حالم به هم میخوره ٫ چه معنی میده اصلا؟!  

پسر پسر قند عسل    

من خودم شخصا تفاوتی بین دخترو پسر قائل نیستم ٫هیچ کدومم برتریی نسبت به اون یکی نداره.

این طرز تفکر واسه عهد تیر کمونه ولی هنوز هم نمونه هاش به چشم میخوره که امیدوارم به سرنوشت دایناسورها دچار بشن

ولی از یه چیز خیلی خوشحالم اینکه پسر نیستم.

گاهی اوقات

گاهی اوقات ارزو میکنم که ای کاش همه ی انگشتای دستم انگشت شست بود تا همه رو یکجا به زندگیم حواله می کردم.

تازه به دوران رسیده

من خیلی از اینور اونور شنیده بودم که میگن طرف تازه به دوران رسیدس ولی خودم ندیده بودم ولی حالا خدا این لطف رو به من کردو یکی از این تازه به دوران رسیدهای عزیز همکلاسیمه

 از همه چیزو همه کس متنفره خیلی هم کم پیش میاد از کسی خوشش بیاد که در اونصورت عاشقشه ... همه چیرو با یه نگاهه تمسخرامیز نگاه میکنه که انگار اونطرف یه برده ی سیاه افریقاییه یا مثلا یه سوسکی که داره از دیوار بالا میره. 

احساس کاذب بیش از اندازه کیوت بودن می کنه .. اولین سوالی که از کسی که تاحالا ندیده و دیده یا تعریفشو شنیده اینه که خونتون کجاس؟    اون روز دختره بهش میگه که رکسانا رنگ پوست خودته یا چیزی زدی   رکسانا~> نه عزیزم پنکیکم برنزس مارکشم اتود   

تیکه کلامشم عزیزمه

خالی بندیم که دیگه هیچی نگو ... میگه من سوگندو خیلی دوست دارم چون هر وقت منو می بینه ازم تعریف می کنه .... اسطوره ی زیبایی و دلاوری تو زندگیش داداششه که من می تونم به جرات بگم خودم شنیدم که هر دفعه قدایه متفاوتیو بهش نسبت داده  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داداشم اینجوری داداشم اونجوری...تا پز دکمه های شلوار باباشم میده  یا مثلا شوهر خاله ی عمه ی دایی م بنز اس ال داره یا خواهرم تو یه مغازه تو جهان کودک کار میکنه که دکمه های لباساش طلاس  

اون روز داشت تعریف میکرد که اره جوجو یه بوت دیدم خیلی خوشگل بود خیلی ( تا جایی که می تونست تعریف کرد) ۲۵۰ هزار تومن مفتا مفت فقط یه سگک داشت خزش کرده بود   رکسانا جان عزیزم فهمیدیم پول براب شما اهمییت نداره  .

 

اینو همین جوری گفتم ولی من اینقدر ادمارو دیدم که چیزایی که دارنو هیچ وقت به رخ اینو اون نکشیدن ولی خب بر عکسشم خودتون دارید ملاحظه می کنین دیگه.

 

کوشی پس؟

دلم اینجا نیست پیش کسی که فرسنگها با ما فاصله داردو اما من ازش دورم  

دلم...

دلم میخواد این روزا زودتر تموم شه این روزای سرد و تو خالی این روزای خسته کننده. 

نمی دونم مقصدم کجاست؟ خسته ام اینقدر خسته ام که حس فکر کردن ندارم! همه ی مشکلا ماله منه . 

امروز چند شنبه س؟ یکشنبه! چهارشنبه! جمعه! چه روزای مسخره ای  چه ساله مسخره ای ! خسته ام خیلی خسته...